Web Analytics Made Easy - Statcounter

ضبط صوتم را در کیفم گذاشتم و راهی شدم تا به خانه برگردم اینبار وقتی به صورت مردم خیره می‌شدم احساس می‌کردم تمام چین و چروک‌های صورتشان یا سرهای فرو برده در گریبان‌شان، دارد از مشکلات ریز و درشت این کشور سخن می‌گوید؛ مشکلاتی که فقط در بزنگاه‌های انتخابات بر روی آن مانور داده می‌شود و وعده‌های رنگارنگی که بعد از مدتی کوتاه همه رنگ می‌بازد اما گردش به چهره این مردم می‌نشیند و کم‌کم بار آن کمرهایشان را خم می‌کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

راستی علاج این دردها چیست و کجاست؟!

به گزارش خبرآنلاین، همین که نسیم نوروزی از میانه‌های اسفندِ پر از سوز و سرما شروع به وزیدن می‌کند و نوید بهار و سال نو را با خودش می‌آورد، گرمای آتشینی را راهی بازارها می‌کند؛ از پوشاک گرفته تا لوازم منزل. شیرینی و آجیل هم که جای خودش را دارد و همیشه این موقع‌ها بازارش رونقی به خود می‌گیرد.

اصلا انگار امیدها به نوروزی و نو احوالی شدن بعد از یک زمستان سرد و سخت در دل بسیاری از مردم جوانه می‌زند درست مثل همین شکوفه‌هایی که حالا دیگر سر و کله‌شان روی درخت‌ها پیدا شده است.

اگر یکی از همین روزهای پایان سال سری به بازار زده باشید، مهر تائیدتان را پای این چند جمله ما می‌زنید. چند روز پیش، درست در همین ایامی که وصف خیرش را پیش شما کردیم، لباس و قبا به تن کردیم و پا به خیابان گذاشتیم تا از نزدیک حال احوال مردمی را که سخت سرشان در حساب و کتاب خرید عید است جویا شویم و ببینیم آیا همه چیز آن گل و بلبلی که گفته می‌شد هست یا هنوز انتظارات محقق نشده‌ای ازدولت وجود داد؟

پا به خیابان‌های اصلی که گذاشتیم سیل عظیمی از مردم را مشاهده کردیم که مشغول خرید هستند تا علاوه بر نوروز، رنگ و بوی تازه‌ای به لباس‌ها، خانه‌ها و زندگی خود بدهند وقتی ذوق و شوق عید نوروز به اینجا می‌رسد دیگر ناآرامی‌های باران و تگرگ آسمان هم جلودارش نیست و تلاش برای خرید و پیدا کردن جنسی که با جیب، جور در بیاید از رمق نمی‌افتد.

فقط رأی می‌خواهند، بعد یادشان می‌رود

《ارباب خودم سامبولی علیکم، ارباب خودم سرتو بالا کن، ارباب خودم بزبز قندی، ارباب خودم چرا نمی‌خندی؟» حاجی فیروز بود، می‌رقصید و می‌خواند و دایره زنگی‌اش را در هوا می‌چرخاند؛ انگار راست می‌گفت خیلی‌ها نمی‌خندیدند و فقط قیمت‌ها را بالا و پایین می‌کردند انگار دخل و خرجشان با هم خیلی تفاوت داشت؛ اما حاجی فیروز همچنان می‌رقصید و می‌چرخید. از همان رقص‌هایی که یک عالمه غم دارد رقصی که نه از سر دل خوش بلکه درد نان، کمرش را به جنب و جوش وادار می‌کرد.

تمام خیابان‌های منتهی به فلکه اول و سوم تهران‌پارس پر شده بود از دست‌فروش‌هایی که در کنار بوتیک‌داران و پاساژها تلاش داشتند تا اجناس خود را در شب عیدی بفروشند.

"بدو بدو که حراج شد...." "بدو بیا اینطرف بازار " صدایش را پس سرش انداخته بود و تمام قدرتش را جمع کرده بود تا هرچه می‌تواند داد بزند و کفش‌هایی که رنگ و وارنگ و کوچک و بزرگی را که پایین پایش پهن کرده بود را بفروشد.

«بَفَرما، بَفَرما اگر ازم لباس نخرید، بدسلیقه‌اید» با صدای زنانه‌اش این جمله‌ها را تکرار می‌کرد و جمله‌های پر از تعریف تمجیدهایش از جنس‌هایی که برای فروش آورده بود را کنار هم می‌چید.

یک لحظه به خودم آمدم دیدم مقابلش ایستادم اول خوشحال شد فکر کرد می‌خواهم خریدی بکنم و دشتی به او بدهم، اما کمی این پا و آن پا کردم و ازش خواستم گپی با هم بزنیم؛ اخم‌هایش در هم گره خورد؛ حوصله نداشت یا به جماعت رسانه‌ای بی اعتماد بود نمی‌دانم اما با اکراه قبول کرد.

از او درباره انتظاراتش از دولت پرسیدم؛ انگار که دل پر از کینه‌اش سر باز کرده باشد همراه با نگرانی از اینکه مبادا دردسری برایش درست شود گفت: « زمانی که می‌خواهند رأی بیاورند، یک‌سری وعده‌ها می‌دهند اما خیلی زود یادشان می‌رود و همه چیز فراموش می‌شود؛ نمی دانم شاید هم عمل به آن وعده‌ها آن هم با این همه جمعیتی که در تهران است سخت باشد اما حداقل بگویند چرا آن وعده‌ها عملی نشد.»

وقتی از او می‌پرسم چه نقدی به دولت دارد می‌گوید: «به قشر ضعیف مخصوصا معلولان، بازنشستگان و جوانان توجه کنند، زندگی سخته شده و جوانان اسیر مشکلاتی هستند.»

مردم را سر کار گذاشتند

موج جمعیت به این طرف و آنطرف می‌رود و حسابی سرها در گریبان فرو رفته است؛ در بین مردمی که گاهی تند و گاهی آرام قدم بر می‌دارند چشمم به زن و شوهری می‌افتد که دوش به دوش هم برای خرید عید آمده بودند و به دقت ویترین‌ها و بساط دست فروش‌ها را نگاه می‌کردند.

به سراغشان می‌روم؛ اسم مرد علی بود؛ همینکه از انتظاراتش نسبت به دولت پرسیدم مانند یک انبار باروت منفجر شد و انتقاداتش را پشت سر هم قطار کرد؛ انگار قیمت‌ها کلافه‌اش کرده باشد گفت: «از دولت انتظارات زیادی دارم که هیچ کدام محقق نشده است؛ حرف‌های مسئولان دروغ است و مردم را سرکار می‌گذارند.»

صحبت‌هایمان به مهمترین مشکل کشور رسید می‌گفت: «حرف‌هایی که مسئولان می‌زنند با واقعیت جور در نمی‌آید؛ شما به اخبار که نگاه می‌کنید مسولان مدعی می‌شوند که قرار نیست کالاها و دلار گران شود و اصلا گرانی نداریم اما کافی است پا به بازار بگذارید تا ببینید چطور همه چیز گران شده است؛ تا دلتان بخواهد در اجناس افزایش قیمت داریم اما دریغ از افزایش حقوق ؛ دولت باید فکری به حال این وضعیت بکند. دخل و خرج ها با هم جور نیست»

صحبت که به اینجا می‌رسد "روح‌انگیز" همسر علی هم سر صحبت را می‌گیرد و ادامه می‌دهد: «گرانی غوغا می‌کند و همین الان که به خرید آمده‌ایم نتوانستیم برای بچه‌هایمان لباس و کفش بخریم مگر این انتظار زیای است؟! ما از دولت می‌خواهیم کالاها ارزان شود.

جلوی دزدها را بگیرید

"برو بابا تو هم دلت خوشه " " حرفی ندارم" "نه" اینها تنها چند نمونه از جمله‌هایی است که وقتی پا پیش می گذاشتم تا با چند نفر صحبت کنم به زبان می‌آوردند؛ ناچار مسیر را تغییر دادم و سر از خیابان نیروی هوایی درآوردم. جلوی متروی نیروی هوایی، فردی در حال فروختن گل و سبزه بود و داد و فریاد راننده‌های تاکسی که گعده‌ای تشکیل داده بودند به هوا بود.

افرادی که در گوشه کنار مشغول رفت و آمد بودند را برانداز می‌کردم؛ چشمم به مرد میانسالی افتاد که با قدم های نه تند و نه آرام داشت به سمت مترو می‌رفت افتاد؛ اسمش شمس‌علی بود.

او که حالا یک فرد بازنشسته است وقتی با سوال من مواجه می‌شود که می‌پرسم چه انتظاری از دولت دارد کمی یکه می‌خورد، انگار انتظارش را نداشت کسی از او این سوال را بپرسد اما شمرده شمره و آرام جوابم را می‌دهد و می‌گوید: «معیشت و رفاه را درست کنند و جلوی دزدی و اختلاس‌ها را بگیرند.»

جمله‌اش را با یک مکث کوتاه قطع می‌کند و بلافاصله ادامه می‌دهد: "ما از نظر امنیت مشکلی نداریم اما فقر و تنگدستی مردم یکی از مهم‌ترین مشکلات کشور است."

فریادهایی که بغض‌آلود بود

کمی آن‌طرف‌تر، سر خیابان پنجم نیروی هوایی، دختری جوان ایستاده بود، نامش زهرا بود و ۲۷ سال داشت. وقتی از او درباره مشکلات کشور و انتظاراتش از دولت می‌پرسم لبخند تلخی می‌زند و می‌گوید: «حقوق کارمندان و کارگران را بیشتر کند و جلوی دزدی‌ها را بگیرند.» زهرا کنایه‌ای هم به دولت و وعده‌های عمل نشده‌اش می‌زند و در نهایت می‌گوید: «مهم‌ترین مشکل کشور اقتصاد است. کاش کاری کنند.»

صحبت‌هایمان تازه گل انداخته بود که مردی که گوشه‌ای از حرف‌هایمان را شنیده بود خودش را به ما رساند؛ سراسر بغض بود و خشم؛ کلماتش را تند تند و با یک انبوهی از عصبانیت به زبان می‌آورد؛ حق هم داشت که ناراحت باشد او یک دختر دم بخت داشت که می‌خواست به خانه شوهر بفرستد و برای تدارک عروسی‌اش بین قیمت‌های سرسام‌آور لوازم خانگی گیر کرده بود و حالا تا خرخره زیر قرض رفته بود تا جهیزیه‌ای برای دخترش دست و پا کند؛ اسمش احمد بود؛ می‌گفت : "از شما می‌خواهم تا صدای من باشید و این فریاد را به گوش دولتمردان برساند" احمد می‌گوید" مشکلات معیشتی کمر مردم را شکسته است و باید راه‌حلی برای آن پیدا کنند و برای اینکار از افرادی استفاده کنند که عرضه و سواد حل مشکلات را دارند."

همه‌چیز بهم ریخته است/ همه بریده‌ایم

پدر و دختر پچ پچ می‌کردند و قدم می‌زدند تا هفت‌سین سفره‌ نوروز را کامل کنند. وقتی جلو رفتم و سلام کردم لبخندی که روی لب داشتند کمی جمع و جور شد و وقتی خواستم که گپی سیاسی- اقتصادی داشته باشیم پدرخانواده کمی سگرمه‌هایش در هم رفت و با نگاهی پر از سوال که " تو دیگه از کجا پیدات شد" بهم خیره شد؛ خلاصه با کمی توضیح و نشان دادن کارت خبرنگاری، گاردش را پایین آورد و شروع به صحبت کرد.

می‌گفت: «انتظارات زیاد است، جوانان به سرکار بروند و تحریم‌ها برداشته شود. زندگی برای مردم راحت‌تر شود. زمان امام خمینی شرایط خوب بود اما الآن همه چیز بهم ریخته شده است.»

او در پاسخ به این سوال که چه نقدی به دولت دارد، گفت: «همه از دولت ناراحت هستند، با این گرانی همه خسته و بریده شدند. دولت به فکر افراد کم درآمد باشد، ناراحت کننده است که طرف می‌گوید افطاری نداریم بخوریم.» وقتی صحبت به مهمترین مشکل کشور می‌رسد می‌گوید "به نظرم کشور مشکلات زیادی دارد که اقتصاد و تحریم از مهم‌ترین آنان است."

پای لنگ مسولان بی تخصص

می‌گفت اسمش مهسا است؛ دختری جوان که آمده بود تا چیزهایی را که نیاز دارد بخرد و به خانه برگردد؛ درباره انتظاراتش از دولت می‌گفت: «از دولت انتظار دارم افراد بی‌سواد را روی کار نیاورد و به زنان اهمیت بیشتری بدهد.» او دل پری از دولت و رئیس جمهور داشت و می‌گفت: «رئیس جمهوری ناکارآمد است.» مهسا که ۲۴ سال بیشتر نداشت بزرگترین مشکل را گرانی کمر شکن می‌دانست.

امیر، فروشنده سوپرمارکتی بود که من و مهسا نزدیک آن داشتیم با هم صحبت می‌کردیم؛ اول سکوت کرده بود و فقط به حرف‌های ما گوش می‌داد اما بعد از مدت کوتاهی نتوانست تحمل کند و انتقاداتش از وضعیت معیشتی و روی کار آمدن افراد به قول خودش بی سواد و بدون تخصص را یکی یکی به زبان می‌آورد البته آقای فروشنده دغدغه حجاب و عفاف هم کم نداشت.

راستی علاج این دردهای کمرشکن چیست؟

پاهایم ذوق ذوق می‌کرد و سردی هوا هم دست‌هایم را کرخت کرده بود؛ ضبط صوتم را در کیفم گذاشتم و راهی شدم تا به خانه برگردم اینبار وقتی به صورت مردم خیره می‌شدم احساس می‌کردم تمام چین و چروک‌های صورتشان یا سرهای فرو برده در گریبان‌شان، دارد از مشکلات ریز و درشت این کشور سخن می‌گوید؛ مشکلاتی که فقط در بزنگاه‌های انتخابات بر روی آن مانور داده می‌شود و وعده‌های رنگارنگی که بعد از مدتی کوتاه همه رنگ می‌بازد اما گردش به چهره این مردم می‌نشیند و کم‌کم بار آن کمرهایشان را خم می‌کند. راستی علاج این درد کمرشکن چیست؟

کانال عصر ایران در تلگرام

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: گرانی نوروز 1403 ارباب خودم وعده ها همه چیز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۲۹۴۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مروری بر بودجه در سال ۱۴۰۳؛ دست دولت در جیب مردم برای جبران کسری!

آفتاب‌‌نیوز :

هیرش سعیدیان- پس از مدت‌ها تاخیر غیرمعمول، دولت سیزدهم بخش دوم قانون بودجه ۱۴۰۳ را  که شامل جداول و ضمائم منابع شرکتی نیز می‌باشد، منتشر کرد.

۳ میلیون و ۷۴۱ هزار میلیارد تومان جمع منابع در نظر گرفته شده بودجه سال جاری است. حمیدرضا حاجی بابایی، رییس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس برای بودجه دولت در سال ۱۴۰۳ قریب ۳۰۰ هزار میلیارد تومان کسری پیش‌بینی نمود، برخی کارشناسان مانند مهدی پازوکی چنین پیش‌بینی‌هایی را «بیش از حد خوشبینانه» ارزیابی کرده‌اند. کسری بودجه که در اثر افزایش هزینه‌های دولت ایجاد می‌شود، یکی از علل اصلی رشد تورم در جامعه است.

 وضعیت ناامید کننده بیمه ایران و ماشین سازی تبریز

بر اساس جدوال پیوستی،  شرکت ماشین‌سازی تبریز که زمانی یکی از شواحد‌های های موفق و صادر کننده نمونه صنعتی ایران محسوب می‌شد، در سال ۱۴۰۳ جزء شرکت‌های سر به سر و بدون سود طبقه بندی شده است، درآمد و هزینه‌های این شرکت به شکل برابر معادل ۸۰۵ میلیارد و ۶۴۰ میلیون تومان است.

در حالی که شرکت‌های خصوصی بیمه کشور نیز در سال‌های اخیر اغلب در ترازنامه خود سود‌های قابل قبولی شناسایی کرده‌اند، وضعیت بزرگ‌ترین شرکت بیمه کشور چندان نویدبخش به نظر نمی‌رسد.

در جداول بودجه، درآمد شرکت سهامی بیمه ایران به عنوان تنها بیمه دولتی کشور، ۷۳ هزار و ۵۱۲ میلیارد و هزینه‌های آن حدود ۷۳ هزار و ۴۱۲ میلیارد برآورد شده است. با توجه به زیان انباشته شرکت به نظر می‌رسد این مجموعه جزء شرکت‌های زیان‌ده به حساب آید، اخیراً مدیرعامل بیمه ایران پس از ماه‌ها اعتراض و انتقاد کارشناسان از سمت خود برکنار شد.

شرکت راه آهن درگیری داخلی و زیان گسترده

اخیراً ۵ تشکل اصلی صنفی شرکت‌های خصوصی پیمانکار و دخیل در صنعت راه آهن ج. ا در نامه‌ای ۷ صفحه‌ای از نحوه مدیریت سید میعاد صالحی مدیرعامل این نهاد انتقاد کرده و وی را مسئول زیان و افت عملکرد قابل توجه رجا معرفی کردند. یک منبع آگاه در گفتگو با آفتاب‌نیوز، توقف اولین قطار ترانزیتی از افغانستان به ترکیه و عدم صدور اجازه عبور برای آن را نیز به اختلافات داخلی در راه آهن نسبت داد.

در جداول بودجه ۱۴۰۳ علی رغم انحصار شرکت راه آهن، برای این شرکت حدود ۱۰۰۰ میلیارد تومان زیان پیش بینی شده است.

بودجه باشگاه پرسپولیس چند برابر استقلال

در بودجه سال جاری، هزینه‌های باشگاه استقلال ۶۹ میلیارد و ۵۰۰ میلیون و درآمد‌های آن ۷۰ میلیارد و ۵۰۰ میلیون محاسبه شده است. در واقع این باشگاه هیچ سودی ندارد. باشگاه استقلال اخیراً با اجبار دولت به هلدینگ سرمایه گذاری خلیج فارس  واگذار شد. با توجه به اینکه سهامدار عمده این مجموعه شرکت‌های سهامی عدالت و صندوق بازنشستگی نفت هستند، در واقع از این پس، پول قرارداد بازیکنان از جیب سهامداران عدالت و بازنشستگان نفت پرداخت خواهد شد. پرسپولیس نیز به یک کنسرسیوم بانکی واگذار شد.

دولت به بهانه آنکه خریداران خصوصی «اهلیت ندارند» از واگذاری این دو باشگاه پرطرفدار به بخش خصوصی خودداری کرد.

در قانون بودجه ۱۴۰۳ منابع و هزینه‌های باشگاه پرسپولیس، اما چند برابر باشگاه استقلال در نظر گرفته شد. برابر جدوال بودجه ۱۴۰۳  منابع و هزینه‌های این باشگاه به شکل تقریباً برابر ۴۲۷ میلیارد تومان  است.

خبرگزاری ایرنا با ۸۳ میلیارد تومان درآمد و ۴۵۲ میلیارد هزینه جزء  شرکت‌های با درصد بالای زیان‌دهی به نظر می‌رسد. از ایرنا زیان‌ده‌تر، صداوسیما جمهوری اسلامی است که تنها ۶۶۰۰ میلیارد درآمد و بیش از ۲۷ هزار میلیارد تومان هزینه دارد.

بانک مسکن نیز حدود ۵۲ هزار میلیارد تومان درآمد و بیش از ۵۳ هزار میلیارد تومان هزینه دارد که این بانک را به تنها بانک زیان‌ده دولتی (به ادعای  قانون بودجه) بدل ساخته است.

بودجه ناچیز برنامه ترک اعتیاد و اطفاء حریق جنگل‌ها

مبلغ سرمایه‌گذاری در مناطق کمتر توسعه یافته ۱۰ هزار میلیارد تومان است. برخی مبالغ در بودجه سال جاری به شکل معناداری ناچیز در نظر گرفته شده‌اند. برای مثال کل بودجه برنامه ترک اعتیاد معتادان مواد مخدر و روانگردان و بیمه پایه سلامت مرتبط با آن تنها حدود ۲۰ میلیارد تومان است. در حالی که بر اساس آمار‌ها حداقل ۵ میلیون معتاد در کشور وجود دارد.

حق بیمه پایه سلامت زندانیان و خانواده آن‌ها نیز تنها حدود ۲۷ میلیارد تومان است.  بودجه در نظر گرفته شده برای پیشگیری و اطفاء حریق جنگل‌ها و مراتع نیز کمتر از ۶ میلیارد تومان است. اجرای طرح مقابله با بیابان‌زدایی و کانون‌های بیابان زا نیز تنها ۵۵۰ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان بودجه در اختیار دارد.

این در حالی است که در لایحه پیشنهادی دولت تنها بودجه سازمان تبلیغات ۵ هزار و ۲۶ میلیارد در نظر گرفته شد. نهاد‌های جامعه المصطفی العالمیه و نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه نیز هر کدام بیش از ۱۴۰۰ میلیارد تومان بودجه دریافت کردند.

دیگر خبرها

  • افت شدید فشار آب شهرستان رودبار، امروز ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
  • کاهش ۱۴ درصدی جانباختگان حوادث رانندگی در نوروز
  • از گرانی پاکت کاغذی تا سطل آشغال‌هایی به نام رودخانه
  • کاهش ۱۴ درصدی جانباختگان حوادث رانندگی در سفرهای نوروزی
  • هشدار اسحاق جهانگیری درباره مهاجرت رتبه های اول کنکور از ایران / عزا می گیرم وقتی می بینم مردم ما خود را با کشورهای منطقه مقایسه می کنند نه اروپا
  • مروری بر بودجه در سال ۱۴۰۳؛ دست دولت در جیب مردم برای جبران کسری!
  • هشدار اسحاق جهانگیری درباره مهاجرت رتبه های اول کنکور از ایران /عزا می گیرم وقتی می بینم مردم ما خود را با کشورهای منطقه مقایسه می کنند نه اروپا
  • کاهش ۱۴ درصدی جانباختگان تصادفات جاده‌ای
  • ◄ تجلیل از تلاشگران نوروز 1403 هرمزگان با اجرای ویژه برنامه های مفرح
  • آمار نهایی فوتی‌ها و مصدومان تصادفات در نوروز ۱۴۰۳ اعلام شد